۱- رباعی
ای کاش که در به در شده گم بشویم
آدم شده بی پدر شده گم بشویم
ای کاش خدا فقط کمی حوصله داشت
تا راهی این سفر شده گم بشویم
قاصدک
۲- شاید شعر
خوب که نگاه می کنم
خیلی وقت است
آنها را واکس نزده ام
چسب های کنار آن ورآمده است
دیگر تحمل دهن کجی لبه های آویزان آن را ندارم
چه قدر بی سلیقه شدم
خیلی وقت است به آنها نگاهی نکرده ام
بند هایش خیلی دراز و کوتاه شده
پوسیدگی از سرو رویش می بارد
دینگ -دینگ
صدای پیامک است
با لبخندی زیر لب متن آن را تکرار می کنم
؛بند های زندگانی ات را محکم کن ؛
مبادا زیر پایت بماند وبا کله زمین بخوری
قاصدک
۳- ذره بین
در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد
عشق پیدا شد آتش همه عالم زد
حافظ
پی نوشت : ۱- با تشکر از دوست خوب وشاعرم اقای زارع کوهی که باخواندن شعرش ایده شعر سپید ( البته شایدشعر) به ذهنم خطور کرد .
۲- سرعت اینترنت خیلی کم بود نتوانستم عکس لود کنم به همین خاطر از کپی عکس استفاده کردم .
۳- اگر نتوانستم خبر رسانی کنم هر شنبه منتظر چشمای خوبتون هستم
هرچه بند تو بندگی گردد
بندگی جمله زندگی گردد
شاد باشید و عاشق
در دایره ای که آمدن ، رفتن ماست
آن را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این عالم راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
(حکیم عمر خیام )
سلام مرسی خبرم کردی خیلی اروم و لطیف بود مخصوصا این که
؛بند های زندگانی ات را محکم کن ؛
مبادا زیر پایت بماند وبا کله زمین بخوری
کاری که الان هیچ کدوممون این کارو نمیکنیم و هر روز زمین میخوریم عالی بود مرسی .
راستی منم همیشه وبلاگمو 11 شب شنبه ها به روز میکنم خوشحال میشم بیایین مرسی تا بعد
دوره ارزانیست
شرف اینجا ارزان
تن عریان ارزان
آبرو قیمت یک تکه نان
و دروغ از همه چیز ارزانتر
و چه تخفیفی خوردست
قیمت هر انسان
به روزم.
یک ترانه برای امشب ...
یک امید برای فردا
یک اشک برای تو و
یک شوق برای نگاه
یک داغ برای من و
یک عشق برای دلت
یک راه برای تو و
یک قلب برای وفا
سلام مرسی اومدین شب خوش
سلام
جالب بود مرسی
حالا می توانم در ازدحام زمین
تورا از بین هزاران نفر بشناسم
وقتی شعرهایت از شال گردنت عبور می کند
دورم می پیچد
در هوایی برفی.
سلام
حالا این عشق پیدا نمی شد و عالمی هم نمی سوخت بار بار نمی شد
سلام قاصدک
من هر کدوم از بچه های روم سبز و دفتر نوشته ها ور میبینم حتما ازش یادی میکنم چون دوستانم را به یاد خواهم داشت
امیدوارم هر جا هستی در صحت و سلامت باشی
یا حق
ناخدا
دیریست گمیم ، کاش پیدا بشویم
از این گره کور مگر وا بشویم
بشکن خودت این نقاب افسون را تا
پیدا بشویم و باز رسوا بشویم
سلام
رباعی زیبا بود
حکایت بندهای زندگانی هم جالب بود
ممنونم
پایدار باشید
اعیاد مبارک[گل]
راستی باده شبگیر خونین دلان را مزین کرد.
سلام قاصدک
وبلاگ زیبا و جالبی داری
از دیدنت خوشحال شدم
اگر همون قاصدک روم سبز و دفترنوشته ها هستی من ناخدا سری بزن
ای کاش خدا فقط کمی حوصله داشت
خووب قاصدک جان
زیبا بود
زیبا..........
مواظب کفشهای این کفشهای گریونت باش از راه بدر میشن جلو چشم مردم قاه قاه میخندنا ... کجایی آقــــــــــــــــــــــــــــا ؟
سلام چه عجب آپ شد عزیز.
با یه چیز عجیب آپم نظر یادت نره
عشق یعنی رنگ سبز موسوی؟؟؟؟؟
چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرک می کنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانع اند
و
اندکی سکوت
به روزم
درود خدا بر شما
باران می بارد بر کلبه ی همیشه بارانی ام...
قدم بر چشم[گل]
کاش میشد سرو غم ها را برید
از شب های تنهایی پرید
کاش میشد دست یاری میگرفت
که کنارت میماند تا سر نوشت
کاش میشد گفت دوستت دارمو پررونشد
ازمحبت های زیادو بی ریا خسته نشد
کاش میشد بی وفایی را به گورستان بریم
عشق پاک به قلب هم هدیه کنیم
و به دستان هم تکیه کنیم
و اگر دوست داریم بگوییم و اگر نه..................
بگوییم
نوشته هات جالب به من هم سر بزن گلم