باده شبگیر

دل نوشته های قاصدک

باده شبگیر

دل نوشته های قاصدک

آفتابگردان

1- حرف دل

(تنها اوست که هر که  را بخواهد  عزت  می دهد وهر که را بخواهدذلیل می کند )*

برای چه وقتی کارمان به خوبی انجام شده به جای تشکر از کارمند از مدیر اداره تشکر می کنیم ؟

 چرا وقتی کاری به ما سپرده می شود فقط وقتی مسئول مربو طه باشد خوب انجام می دهیم ؟ 

تصور ما از  دنیا چیست ؟ 

کدام تفکر است که  یک ساعت آن از هفتاد سال عبادت بهتر است ؟ 

آیا کمر بند ایمنی را برای پلیس می بندیم ؟ 

امروز چند بار به دیگران دروغ گفته ایم ؟ 

امروز چند باربه خودمان  دروغ گفته ایم ؟  

.................. 

........ 

...........................

 دنبال هیچ جوابی نیستم  اینها فقط حرف دلم بود جایی که  گل مصنوعی در آن هیچ لطافتی  نخواهد داشت.  

 

 

هیچ آفتابگردانی به خورشید پشت نخواهد کرد  

  

 

2- شایدشعر  

 

من هر روز صبح رو به آفتاب قیام  می کنم  

و پشت سر تمام آفتابگردان ها   

قامت  می بندم   

و به نیت  تمام  

ماه ها 

یک رکعت نفس باغچه را  

در وجودم جاری می سازم 

تا مگر از فحشای شب وتاریکی 

پاک.........

یک لیوان  آب خنک  

تنها چیزی است  که هم کیش من  

آفابگردان باغچه کوچکم   

 در هنگام خندیدن بنفشه  

با آن افطار می کند  

وتا غروب  به حرمت خورشید روزه می گیرد  

 ( پس من نزدیکم )*

وای اگر روزی آفتاب گردان ها  

خورشید را  

اشتباهی بگیرند  

 

نماز تمام عمرم قضا خواهد شد

 

 قاصدک  


پی نوشت :1-با عرض معذرت شعرروتوش نشده است

2- از همه عزیزان عذر خواهی می کنم که نتوانستم سر بزنم وپاسخ محبتهایشان را بدهم  

3- با توجه به مشغله سعی خواهم کردهر هفته دوبار مطالب را به روز کنم

* برگرفته از ترجمه قرآن کریم

نظرات 5 + ارسال نظر
حسن نصر(سیاووش) دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:03 ق.ظ http://hezareyeghoghnoos.blogfa.com

سلام جناب معبودی

شعر زیبای شمارا خواندم ولذت بردم .

شما درقسمتی ازشعرتان آورده اید:

((یک لیوان آب خنک

تنها چیزی است که هم کیش من

آفتابگردان باغچه کوچکم

در هنگام خندیدن بنفشه

با آن افطار می کند

وتا غروب به حرمت خورشید روزه می گیرد ))
شما گفته اید آفتابگردان باغچه بایک لیوان آب خنک افطار میکند و تا غروب به حرمت خورشید روزه میگیرد .اگرآفتابگردان باغچه درغروب افطار کرده چگونه باز تا غروب روزه میگیرد؟! مگر اینکه بگویید تا غروب روز بعد روزه میگیرد تامطلب شما رسا باشد و دربردارنده ی ذهنیت شما .درغیر این صورت به نظر بنده شعرشما از مسیر اصلی خویش دور افتاده است.وگویا نیست.

سلام
جناب نصر
ممنون از حضور تون

درمورد نقد زیبا تون هم تشکر

از دقت نظر شما واقعا تشکر

موافقم سعی در اصلاح دارم

نیوشا دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:26 ق.ظ

[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]


تنگـــــــــــــ غروبـــــــــــ دلتنگیهایـــــــــــــ منـــــــــــــــ


[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

نگین دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:19 ق.ظ http://www.neginsky.blogsky.com

سلام به دوست گرامیه من...و ممنون از نوشته ات که حق بود و حقیقت..که کمتر کسی از حقیقت میگه

سلام

دوست خوبم

لطف کردی اومدی ونظر دادی

نادذ سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:08 ق.ظ http://royayeshirinam.blogfa.com

سلام دوست عزیز
جوابیه ی منظوم بسیار زیبایی بودممنون از لطفت
همیشه شاد وخندان باشید

سلام
تشکر از حضورتون

همیشه از خوندن شعرای شما شاد می شویم

مهدی موسوی سه‌شنبه 13 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:44 ب.ظ http://www.taraneyema.persianblog.ir

ممنونم رفیق

سلام

واقعا گفتم

ترانه شما قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد