۱- دل مویه
هم نوا با حلق اسماعیل
فریادی بزن
عاشقی
سرگذشت
از سر گذشتن است
قاصدک
۲- شعر
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته ازاین معنی گفتیم و همین باشد
حافظ
کجائید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی
کجائید ای سبک روحان عاشق
پرنده تر زمرغان هوایی
مولانا
۳- حسین کیست
حسین(ع) فقط یک امام نبود - یک انسان عاقل بود
که به بهترین شیوه درس عقل و انسانیت را برای تمام تاریخ تدریس کرد
اگر در واقعه عاشورا با دقت بنگریم خواهیم دید که هیچ کجاحسین پارااز دایره عقل وانسانیت بیرون نگذاشت و به همین علت شاید برای تمام انسان ها (نه فقط شیعیان) درس آزادگی او قابل درک ولمس باشد
بزرگترین شعار او این بود من با حکومت فاسق یزید سازش نخواهم کرد - او چندین بار حتی تا آخرین لحظات روز عاشورا برای نجات جان خود و خانواده اش تلاش کرد تا با مذاکره از جنگ نابرابر که پایان آن کاملا مشخص بود پرهیز کند ولی هر بار فقط بیعت را به عنوان تنها راه ممکن به او نشان می دادند - خوب کاملا مشخص است هیچ آدم عاقلی حکومت یک انسان دیوانه را که رفتار او کاملا مغایر اصول انسانی وعقلانی باشد را نخواهد پذیرفت و هر چه انسان عاقل تر باشد تحمل وقبول این مساله برای او سخت تر خواهد بود تا جایی که وقتی انسانی عقل محض باشد حتی حاضراست جان خویش را فدا کند ولی با این شرایط کنار نیاید- علی الخصوص اگر بداند که عده بسیاری منتظر هستند تا از او پیروی کنند پس اگر تن به بیراهه بدهد هرچند به اجبار - قوم کثیری را به همراه خود به بیراهه خواهد برد پس عاقلانه ترین کار این است که در مقابل زور ایستادگی کندتا همه بدانند اصول عقلانی سازش پذیر و مصلحت بردار نیست
اگر دین ندارید - آزاده مرد باشید
سلام
با تشکر از تک بیت ارسالی شما
پیشاپیش محرم و ایام عاشورای حسینی را بر شما و تمامی ازادگان و شیعیان تسلیت عرض می کنم
برقرار باشید
باسلام وعرض ارادت
با غزل (زندگانی چیست) منتظر حضور گرم و نظرات ارزشمند شما هنرمند فرهیخته هستم
هزاره ی ققنوس ح.نصر(سیاووش)
چه زیبا نوشتی عاشقی سرگذشت از سر گذشتن است.
آری چه آنان که از سر گذشتن زنده ماندند نه آنان که سر خویش گرفتند.
در تاریخ مردان و زنان مجاهد و مبارز کم نبودند و میلیونها برابر آنها انسانهایی بی خاصیت که چندصباح-ی آمدن و خوردند و مردند. حسین یکی از آنها بود که ماند و ماندگار شد.راهش گرامی و پر رهرو باد
سلام
سلام من هنوز همچنان منتظر حضورتان هستم
امان از این درد که با محرم می آید اما با رفتنش همیشه می ماند
این منتقم ...
یا ابا عبدالله الحسین ادرکنی
فرشتگان روزی از خدا پرسیدند:بار خدایا تو که بشر را این قدر دوست داری غم را چرا افریدی؟
خداوند گفت:غم را به خاطر خودم افریدم چون این مخلوق که من خوب میشناسم. تا غمگین نشود به یاد خالق نمی افتد.
سلام دوست عزیز
ممنون
پست پر محتوا و با ارزشتون رو خواندم
موفق باشید
زمین کعبه هم چون کربلا نیست
که آن آغشته با خون خدا نیست
سلام ممنون که منو لایق دونستین و باز بهم سر زدین!
درک صاحب محرم نصیب دیده و دلتان
الهم عجل لولیک الفرج
عاشقی
سرگذشت
از سر گذشتن است
سلام
زیبا بود
...
دارد تمامی بدنم تیر می کشد
روحم که خسته است ، تنم تیر می کشد
می خواهم از کنار حسینیه رد شوم
یکباره پای رد شدنم تیر می کشد
...
من که باشم ؟!
شما به "حسینیه" دعوتید
سپاس از حضورت دوست عزیز
می گذرم از خاله زنکیٍ حرفها...
از پیچ تند کوچه ی شماتت،
از بلندی دیوار حاشا شکایت
نمی کنم،
و به تلخی ای کاشها کاری ندارم،
کارهای مهمتری هم هست،
مثل کندن یک دل سنگین
از خاکی سرد و غریب،
و گره زدنش به روشنی فرداها
به روزم با هوای....