شیر شجاع بود
در بیشه اش ماند
تا آن یک وجب هم ...
ومترسگ
سگ سگ سگ ...
روغن از ... وارد شد
لبخند روی دهان آدم آهنی
با آدم ! حرف می زند
این کلاغ ها را تازه خریده است هنوز بلد نیستند
چشمایت را از کاسه دربیاورند
من صفت را نگه می دارم /
باورکن! من با تو نیاز به جارو هم ندارم
همه جادوگر ها افسانه اند .
متاسفانه چیزی نفهمیدم شرمنده
کمی ساده تر بگو ما هم بفهمیم ... خب !
سلام
ما خودمون هم نفهمیدیم
سپاس عباس جان از حضورت
دوست داشتم شعر رو در کل
فقط با مقطع نویسی هاش کنار نیامدم
سلام
سپاس مهدی عزیز از حضورت
خودم هم قبول دارم
کار سختی است سپید گفتن
خودش مادر شده اما مادرش و ندیده...من که دلم سوخت...دل شما چی/می سوزه؟
راستی سلام!!!
با یه ترانه ی قدیمی بروزم و منتظر همیشگیتون...
سلام وسپاس
چشم اومدم - زیبا بود
ســـــ لـــــــ ــا م
خونــــــدمــــــــــــتون
عالـــ ـــی بـــ ـــود
راســــــتــــــی
بـــــــــ ـــه روزم
خوشحال میشم تشریف بیارید
سلام
سپاس از حضورتون
---------
چشـــــــــ ـــم حتما می آیـــــ م
بعضی وقتها وقت میگذارم مینشینم پای انیمیشن.
حرفها دارند برای گفتن و شنیدن.
توصیف خوبی بود.
سپاس احمد جان
امان از دست جادوگــــــــــــــ ــرها
دوست گلم سلام
اتفاقا جادوگرها افسانه نیستند بلکه واقعی هستند اشکال از جارو است که قبلا روش می نشستن پرواز می کردن اما الان تا میشینن روش ...
تهشو گرفتی که؟
سلام
خواجه جان
سپاس از حضورت
ما به جفتک های شما عادت دیرینه داریم
ولی باور کن این ها همه افسانه اند
-------
خواهی دید وقتی کتاب قصه ها از آنها نوشت
شیرها را کشتند، مترسک ها را گول زدند و آدم آهنی ها را برای ترساندن مترسک ها در مزرعه گذاشتند...
عجب روزگاریست روزگار حکومت جادوگران...
سلام وسپاس عزیز هم کیش و هم نام من
موافقم
سلام خاله گرامی
من مثل شما مختصر نیستم
شیر شجاع بود
اما همیشه از موش می ترسید
در بیشه اش ماند
چون وقتی که موشی نبود خیال هجوم موش ها به بیشه اش را خواب دیده بود
مترسک آرزویش کمی شعور بود که نداشت
که هیچ وقت نداشت
شعبان های مترسک نما
همیشه بی مخ بودند
درد آدم آهنی هم روغن نبود از هرجایی که واردش میشد
تا مشت هایش را محکم تر بکوبد
آدم آهنی همیشه قلبی درسینه اش کم داشت
که اگر داشت شاید گاهی گریه اش می گرفت
جادوگر سیاه و کلاغ هایش را به سطل آبی می شد شکست داد
آدمی اما در داستان نمانده بود که آبی بریزد برسر سیاهی
جادوگر هم دلش گرفت
شهر اوز
شهر سبزها،آبی ها
شهر خوبی و خوشی ها
افسانه نبود
آدمی که نبود افسانه بود...
.........................................................
سلام
چرا به طاها سرنمیزنیید؟
زیبا نوشته بودید و سخت بودنش هم زیبا بود
اما سخت بود
منتظر حضور عزیزتون در طاها هستم
سلام
دوست گرامی
ببخشید مدتی است درگیر هستم
ولی حتما سر خواهم زد
------
با شما موافقم جادوگر را با سطل آبی هم می توان شکست داد
---
اما آدمی که نیست افسانه نیست
بلکه تنها کسی است که واقعا هست
و خدا کند که بیاید .
سلام ودرود بر شما
ممنون از لطفت
گفتم فعلا یه دم دستی بذارم تا وبم خاک نخوره تا بعد
شعرت را هم خوندم
شا د باشید
سلام
سپاس
ببخشید دیر شد
سلام دوست عزی فرصتی شد تا چیزی بنویسم منتظر نظرات گرانقدر شما هستیم
سربلن و سبز باشید./
آکواریوم به دریا راهی ندارد
دسته گل های من در آب میگندند
و تو هرچه تور بیاندازی
عروس ماهی میگیری
به روزم با دو غزل
منتظر نقطه نظرات ارزشمند شما[گل]
سلام
کارگاه تخصصی نقد ادبی و موسیقی با چند روز تاخیر به روز شده است
در این نوبت می توانید نقد نیمایی مجموعه" کوروش آقامجیدی" را مطالعه کنید
هم چنین این کارگاه با غزلی با عنوان" آهو چشم!" هم در این پست از شما پذیرایی می کند
و دیگر این که 5 رباعی هم در این نوبت در معرض چشم های شعر یاب عزیزان قرار داده شده است
کماکان این کارگاه آمادۀ معرفی و شناسایی شاعران جوان و کم تر شناخته شده تاز طرف شما عزیزان است تا با نقد و معرفی شان قدمی در این راه برداشته باشد
همین طور می توانید برای خرید مجموعه" نقد و تاملی بر شاعرانگی حسین منزوی" ، نام او عشق است آیا می شناسیدش!؟ که به صورت آکادمیک و مبسوط به قلم سالار عبدی ، شاعرانگی حسین منزوی را بررسیده است با شماره های 09380230029 و 09375456836 تماس بگیرید هزینه ارسال و پست رایگان است
موفق و شاد باشید
سلام بزرگوار.به روزم و منتظر شما.
نگاهت را آرزومندم قاصدک
سلام
پیچهای شعرت همانند پیچهای چالوس هیجان انگیز است
سلام جناب معبودی بزرگوار دنبال پست جدیدتون آمدم اما...
چرا اینبار اینقدر دیر شد؟
شنبه بدون شعر شما چیزی کم دارند حتما
منتظریم بی صبرانه
چندین و چند بغل گل برای شما هرچند میان آیکون های وبتون کمه جای یه شاخه گل
سلام دوست من
ببخشید بابت تاخیر
به روز و منتظر نگاه ونظرات شما هستم
با سپاس
مرسی عزیز
سلام
با احترام به خوانش دو شعر دعوت هستید
زیبا بود
با یک غزل طنز به روزم
و چشم انتظار قدومتان
اگر مایل بودید بگویید تا لینک شویم
سلام جناب معبودی
اومدم دعوتتون کنم تو انجمن
خوشحال می شم عضو بشین فقط مخصوص ترانه نیست تو هر سبکی می تونین مطلب واسه نقد بزارین
اینم لینکش
http://www.tarane-soraha.ir/forum/member.php?action=register&referrer=34
عزیز مهربان
با یک رباعی بروزم.
یاحق
سلام
.
.
.
.
.
.
وبلاگه " پسری با کفش های چینی" به روز است!
در این پست مطالب زیر شما را می خوانند!
.
.
.
.
.
.
× اینبار اگر قرار باشد لینک کسی از جایی حذف بشود قطعا باید لینک من در وبلاگ دوستانی باشد که در نهایت لطف مرا دعوت به خوانش کردند ولی من به خاطر بحرانی بودن شرایط روحی و جسمی ام قادر به خواندنشان نبودم
×دکتر محمود احمدی نژاد: یعنی یه کسی پیدا بشه ملته خودشو بُکشه؟! این خیلی زشته!
×راستی کتابم چه شد؟ کار چاپ کتابم به کجا رسید؟ کتابی که در پست قبل با آن همه شور و شوق وعده اش را دادم کجاست؟
×مرگ بر موسوی و کروبی و خاتمی
×امید به آینده رساترین اعتراض ماست
×همه ی انسان ها به صورت آشکار و نهان دنباله قدرت و ثروت و... هستند، فرق پویا صداقت با بقیه فقط و فقط در این است که شهامت و خایه این را دارد که بگوید عاشق شهرت و پول و سکس و قدرت است
×دلتان خوش است؟
.
.
.
.
.
.
و یک شعر سپید و یک رباعی از خودم برای خواندن
.
.
.
.
.
.
یاهووووو
سلام اقای معبودی منتظر شعرهاو ترانه های جدیدتون هستم
سلام بر قاصدک
آقا پس کی میخوای پست نوروزیتو بزاری
منتظر ِ نگاهتم
سلام
عید نو پیشا پیش مبارک .
خیلی وقته نیستین استاد خاطرات شیرین ما.
منتظرتون هستم.
سلام
نوروزتان پیروز
بگوییم این جمله در گوش باد
چو ایران نباشد تن من مباد